صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۱۹۹۱

۱

چشم ترم که مشرق چندین ستاره است

بر آفتاب روی که گرم نظاره است؟

۲

از داغ تازه ای که به دست تو دیده ام

چون لاله در کفم جگر پاره پاره است

۳

ما می رویم در دهن شعله چون نسیم

چنگ گریز، کار سپند و شراره است

۴

از دست و پا زدن نیم آزاد زیر چرخ

یک دم، چو طفل شوخ که در گاهواره است

۵

از ره عنان بتاب که کارت به خیر نیست

دامن کش توکل اگر استخاره است

۶

بر نقش پای مور به آهستگی خرام

زنجیر فیل مست مکافات، پاره است

۷

شور حوادثم نجهاند ز خواب خوش

چندان که نازبالشم از سنگ خاره است

۸

صد کاروان اشک گذشت و خبر نیافت

صائب ز بس به روی تو گرم نظاره است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۲۱
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۳۷

نظرات