صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۰۷

۱

لبهای خشک، موجه عمان تشنگی است

تبخال آتشین، گل بستان تشنگی است

۲

گر هست اثر ز حسن گلوسوز در جهان

در دودمان شمع شبستان تشنگی است

۳

جنت بود هلاک دل داغ دیدگان

کوثر کباب سینه سوزان تشنگی است

۴

تبخال آتشین به لب سوزناک من

چشمی بود که واله و حیران تشنگی است

۵

حسن برشته ای که جگر را کند کباب

بی چشم زخم، ریگ بیابان تشنگی است

۶

قطع نظر ز حسن گلوسوز مشکل است

کوثر وگرنه دست و گریبان تشنگی است

۷

رعناترست یکقلم از عمر جاودان

هر مد کوتهی که به دیوان تشنگی است

۸

آگاه نیستی که چه گلهای آتشین

در بوته های خار مغیلان تشنگی است

۹

همواری دلی که طمع داری از حیات

موقوف بر درشتی سوهان تشنگی است

۱۰

رقص نشاط کشتی عاشق شکست ما

موقوف چارموجه طوفان تشنگی است

۱۱

شوقم ز خط فزود به آن لعل آبدار

موج سراب، سلسله جنبان تشنگی است

۱۲

سیری ز زخم تیغ تو نقشی بود بر آب

هر موج ازان محیط، رگ جان تشنگی است

۱۳

پی می برد ز خشکی لبها به سوز دل

صائب نگاه هر که زبان دان تشنگی است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۲۹

نظرات