
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۰۱۹
۱
ما گرچه بسته ایم لب از گفتگوی دوست
آیینه دار راز نهان است روی دوست
۲
از بوی پیرهن گذرد آستین فشان
در مغز هر که ریشه دوانید بوی دوست
۳
محو کدام آیینه سیما شود کسی؟
آیینه خانه ای است دو عالم ز روی دوست
۴
رهبر چه حاجت است، که هر خار دشت عشق
برداشته است دست اشارت به سوی دوست
۵
در پرده سوخت شهپر مرغ نگاه را
آه آن زمان که پرده برافتد ز روی دوست
۶
درد طلب کجاست، که هر ذره خاک من
چون مور پر برآورد از جستجوی دوست
۷
هر چند دوست را سر ما نیست از غرور
ما هم ز انفعال نداریم روی دوست
۸
اوراق دل ز منت شیرازه فارغ است
تا کوچه گرد زلف حواس است بوی دوست
۹
از سیل فتنه زیر و زبر گر شود جهان
صائب برون نمی رود از خاک کوی دوست
تصاویر و صوت

نظرات