صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۲۷

۱

ای صبح، آه سرد تو در انتظار کیست؟

زخم دو تیغه باز تو از ذوالفقار کیست؟

۲

آه تو پرده سوز و سرشک تو دلفروز

جان تو زخمی که، دلت داغدار کیست؟

۳

چشم جهان ز پرتو او خیره می شود

داغ جگر گداز تو از لاله زار کیست؟

۴

خون در رگ تو شیر ز مهر که می شود؟

خمیازه تو بر قدح بی خمار کیست

۵

خورشید را زشوق تو در آتش است نعل

چشم ستاره بار تو در انتظار کیست؟

۶

بر پشت نامه تو بود مهر آفتاب

تا روی نامه تو به سوی عذار کیست؟

۷

از انفعال، خون ز شفق می کنی عرق

رخساره منیر تو تا شرمسار کیست؟

۸

خون می خوری و آینه را پاک می کنی

تا سینه گشاد تو آیینه دار کیست؟

۹

شستی به اشک، سرمه شب را ز چشم خویش

ای آفتاب روی، دلت سوکوار کیست؟

۱۰

گردون ز نوشخند تو یک تنگ شکرست

این چاشنی ز کنج لب بوسه بار کیست؟

۱۱

نیلوفر سپهر ز آب تو تازه است

شاخ گل تو تشنه لب جویبار کیست؟

۱۲

جان را نسیم لطف تو از هوش می برد

این بوی روح بخش ز باغ و بهار کیست؟

۱۳

بی سکه رایج است زر آفتاب تو

این نقد خوش عیار ز دارالعیار کیست؟

۱۴

تیغ و سپر نمی کنی از خویشتن جدا

اندیشه ات ز غمزه مردم شکار کیست؟

۱۵

در وصف صبح، این سخنان چو آفتاب

جز کلک صائب از قلم مشکبار کیست؟

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۳۸

نظرات