
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۰۳۳
۱
جان رمیده را به جهان بازگشت نیست
دست بریده را به دهان بازگشت نیست
۲
شبنم دو بار بازی بستان نمی خورد
دل را به رنگ و بوی جهان بازگشت نیست
۳
از اشک و آه خویش ندیدم نتیجه ای
در طالع شرار و دخان بازگشت نیست
۴
دل چون ز دست رفت نیاید به جای خویش
یاقوت را به سینه کان بازگشت نیست
۵
هر رقعه ای که می کنم انشا به آن نگار
در طالعش چو برگ خزان بازگشت نیست
۶
پای به خواب رفته ما را چو پای خم
دیگر به خاک کوی مغان بازگشت نیست
۷
افکنده سپهر نگردد دگر بلند
تیر شهاب را به کمان بازگشت نیست
۸
جستیم از کشاکش چرخ از شکستگی
تیر شکسته را به کمان بازگشت نیست
۹
مرغ ز دام جسته نیفتد دگر به دام
صائب مرا به ملک جهان بازگشت نیست
تصاویر و صوت

نظرات