صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۶۴

۱

تخمی است دوستی که در آب و گل تو نیست

شمعی است روی گرم که در محفل تو نیست

۲

چون سرو در سراسر این باغ دلفریب

آزاده ای کجاست که پا در گل تو نیست؟

۳

در کان عقل و مخزن عشق و بساط حسن

لعلی نیافتیم که خونین دل تو نیست

۴

یارب چه منعمی، که ندارد جهان خاک

دریای گوهری که به کف سایل تو نیست

۵

بر روی آفتاب چرا تیغ می کشد؟

ابروی ماه عید اگر مایل تو نیست

۶

در جلوه گاه حسن تو هر روز آفتاب

چون می تپد به خاک، اگر بسمل تو نیست؟

۷

دل خانه تو از دگران می کند سراغ

هر چند غیر گوشه دل منزل تو نیست

۸

نور ظهور، حق خس و خار بینش است

ورنه کدام پرده دل، محمل تو نیست؟

۹

نازست سد راه، وگرنه در اشتیاق

فرقی میانه دل ما و دل تو نیست

۱۰

صائب به لطف عام تو دارد امیدها

هر چند صید لاغر او قابل تو نیست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۵۶
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۴۳
کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۳۲۸

نظرات