صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۶۷

۱

محوم چنان که در دل تنگم اراده نیست

در شیشه ام ز جوش پری جای باده نیست

۲

از خود سفر کنم به امید کدام راه؟

جز موجه سراب درین دشت جاده نیست

۳

بالاترست از حرکت رتبه سکون

آب روان به صافی آب ستاده نیست

۴

دل ساده کن ز نقش که در روز بازخواست

پروانه نجات به جز لوح ساده نیست

۵

پیشانی گشاده ز آفات ایمن است

چون شیشه جام را خطر از جوش باده نیست

۶

در تنگنای بیضه پر و بال عاجزست

در زیر آسمان دل و دست گشاده نیست

۷

در وصل از فراق چه داند چه می کشم

هر کس که در وطن به غریبی فتاده نیست

۸

راضی شدن به پایه دون پست فطرتی است

هر کس به خر سوار نگردد، پیاده نیست

۹

صائب به قدر سوز جگر آب اگر دهند

بحر محیط از دهن ما زیاده نیست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۵۸

نظرات