
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۰۷۰
۱
ماتم سرای خاک مقام نظاره نیست
اینجا گلی بغیر گریبان پاره نیست
۲
در زیر تیغ حادثه پر دست و پا مزن
کاین درد را به جز سر تسلیم چاره نیست
۳
از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق
ابروی قبله را خبری از اشاره نیست
۴
ما درد را به داغ مداوا نموده ایم
بیچاره در قلمرو ما غیر چاره نیست
۵
ما را ز دور چرخ مترسان که گوش ما
در حلقه تصرف این گوشواره نیست
۶
دل نیست گوهری که به کس رایگان دهند
در یتیم، مهره هر گاهواره نیست
۷
در لافگاه عشق که افتادگی است باب
هر کس ز خود پیاده نگردد، سواره نیست
۸
خضر مسافران توکل عزیمت است
سیل بهار همسفر استخاره نیست
۹
در چشمه سار باده اگر شستشو دهی
هر پاره دل تو کم از ماهپاره نیست
۱۰
در تنگنای دل نگریزد، کجا رود؟
صائب حریف دیده شور ستاره نیست
تصاویر و صوت


نظرات
جواد سرجوقیان