صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۷۰

۱

ماتم سرای خاک مقام نظاره نیست

اینجا گلی بغیر گریبان پاره نیست

۲

در زیر تیغ حادثه پر دست و پا مزن

کاین درد را به جز سر تسلیم چاره نیست

۳

از زاهدان خشک مجو پیچ و تاب عشق

ابروی قبله را خبری از اشاره نیست

۴

ما درد را به داغ مداوا نموده ایم

بیچاره در قلمرو ما غیر چاره نیست

۵

ما را ز دور چرخ مترسان که گوش ما

در حلقه تصرف این گوشواره نیست

۶

دل نیست گوهری که به کس رایگان دهند

در یتیم، مهره هر گاهواره نیست

۷

در لافگاه عشق که افتادگی است باب

هر کس ز خود پیاده نگردد، سواره نیست

۸

خضر مسافران توکل عزیمت است

سیل بهار همسفر استخاره نیست

۹

در چشمه سار باده اگر شستشو دهی

هر پاره دل تو کم از ماهپاره نیست

۱۰

در تنگنای دل نگریزد، کجا رود؟

صائب حریف دیده شور ستاره نیست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۳۸
دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۵۹

نظرات

user_image
جواد سرجوقیان
۱۴۰۱/۰۹/۰۶ - ۱۵:۴۱:۴۴
در حاشیه بیت دوم: حادثه ای مثل مرگ چاره اش چیزی جز تسلیم و رضا نیست. در حاشیه بیت هفتم: هر کسی که روحش از جسمش جدا نشود، نمی تواند روحش بچرخد و سوار باشد.