صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۷۵

۱

ساقی ز ما شراب نخواهد دریغ داشت

دریا ز تشنه آب نخواهد دریغ داشت

۲

آن شاخ گل کز او جگر خار تازه است

از بلبلان گلاب نخواهد دریغ داشت

۳

ابری که بخیه زد به گهر سینه صدف

هرگز ز گوهر آب نخواهد دریغ داشت

۴

لعلی کز اوست زخم نمکسود سنگ را

شور از دل کباب نخواهد دریغ داشت

۵

خورشید چون ز خاک ندارد دریغ فیض

از لعل، آب و تاب نخواهد دریغ داشت

۶

گر در نقاب خاک زند غوطه، نور خود

از ماه، آفتاب نخواهد دریغ داشت

۷

دل بد مکن که خنده مشکل گشای صبح

از غنچه فتح باب نخواهد دریغ داشت

۸

آن منعمی که چشم و دهان بی سؤال داد

اسباب خورد و خواب نخواهد دریغ داشت

۹

آن کس که بی طلب به تو نقد حیات داد

امروز نان و آب نخواهد دریغ داشت

۱۰

پیر مغان که دست سبو بی طلب گرفت

صائب ز ما شراب نخواهد دریغ داشت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۶۱

نظرات