صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۸۲

۱

امشب خیال زلف تو از چشم تر گذشت

این رشته با هزار گره زین گهر گذشت

۲

چون موج دست در کمر بحر می کند

هر کس که چون حباب تواند ز سر گذشت

۳

از سنگلاخ دهر دل شیشه بار من

خندان چو کبک مست ز کوه و کمر گذشت

۴

حسن تو سرکش است، وگرنه ز جذب عشق

آهو عنان کشیده مرا از نظر گذشت

۵

نقص بصیرت است حجاب گذشتگی

تا چشم باز کرد ز دنیا شرر گذشت

۶

چون شمع با سری که به یک موی بسته است

می بایدم ز پیش نسیم سحر گذشت

۷

با شوخ دیدگان نتوان هم نواله شد

طوطی ز تنگ چشمی مور از شکر گذشت

۸

از سیلی خزان نشود چهره اش کبود

آزاده خاطری که چو سرو از ثمر گذشت

۹

چون بلبلان ترانه من مستی آورد

هر کس خبر گرفت ز من، بیخبر گذشت

۱۰

صائب برون نبرد مرا وصل از خیال

فصل بهار من به ته بال و پر گذشت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۶۴

نظرات