صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۹۶

۱

دل راه اشک گرم به مژگان تر گرفت

افسوس کاین گره سر راه گهر گرفت

۲

چشمم سفید ناشده، آمد نسیم وصل

پیش از شکوفه نخل امیدم ثمر گرفت

۳

تا سایه کرد بر سر من آفتاب عشق

بر هر زمین که سایه ام افتاد، در گرفت

۴

عشق از طواف کعبه مرا بی نیاز کرد

این سیل تندرو، ز رهم سنگ بر گرفت

۵

روی ترا به لانه حمرا چه نسبت است؟

نظاره تو شم مرا در گهر گرفت

۶

بی پختگی ز عمر حلاوت مدار چشم

بادام سبز را نتوان در شکر گرفت

۷

صائب جریده شو که سکندر ز آب خضر

زان ناامید شد که پی راهبر گرفت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۷۱

نظرات