صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۰۹۷

۱

بتوان به آه کام دل از آسمان گرفت

زور کمان به گرمی آتش توان گرفت

۲

می بایدش ز حاصل ایام دست شست

سروی که جای بر لب آب روان گرفت

۳

از ترکتاز عشق شکایت چسان کنم؟

کاین لشکر از سپاه من اول زبان گرفت

۴

از وعده دروغ دل از دست می دهیم

یوسف به سیم قلب ز ما می توان گرفت

۵

دندان به دل فشار که آب حیات رفت

هر تشنه کاین عقیق به زیر زبان گرفت

۶

چون صبح هر که سینه خود را نمود صاف

عالم چو آفتاب به تیغ زبان گرفت

۷

صائب ز خود برآی که چون تیغ آبدار

هر کس برون ز خویشتن آمد جهان گرفت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۷۱
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۰۸

نظرات

user_image
الف رسته
۱۳۹۷/۰۸/۱۸ - ۱۳:۴۴:۳۰
بیت 5غلط: دندان به دل فشار که آب حیات رفتدرست: دندان به دل فشار که آب حیات یافتمنبع: نسخه چاپی محمد عباسی