صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۱۰۷

۱

ماهی که ز پرتو به جهان شور درانداخت

پیش رخت از هاله مکرر سپر انداخت

۲

با گوشه دل غنچه صفت ساخته بودم

بوی تو مرا همچو صبا دربدر انداخت

۳

در دیده صاحب نظران موی زیادم

زان روز که چشم تو مرا از نظر انداخت

۴

تا دامن محشر نتوان دوخت به سوزن

مژگان تو چاکی که مرا در جگر انداخت

۵

فریاد که شیرین سخنی طوطی ما را

مشغول سخن کرد و ز فکر شکر انداخت

۶

آن را که به دولت نتوانیش رساندن

مانند هما سایه نباید به سر انداخت

۷

صائب شدم آسوده ازین کارگشایان

تا کار مرا عشق به آه سحر انداخت

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۴۵۰
کلیات صائب تبریزی از روی نسخهٔ خطی که خود شاعر تصحیح نموده با مقدمه و شرح حال آقای امیری فیروزکوهی از انتشارات کتابفروشی خیام، مقدمه مورخ ۱۳۳۳ شمسی - گردآورنده: ج. آزمون - تصویر ۲۴۴
دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۷۵

نظرات