صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۱۲۵

۱

این هستی باطل چو شرر محض نمودست

یک چشم زدن ره ز عدم تا به وجودست

۲

کیفیت طاعت مطلب از سر هشیار

مینای تهی بیخبر از ذوق سجودست

۳

خامی است امید ثمر از نخل تمنا

بگذار که این هیزم تر مایه دودست

۴

زخمی که نه ناسور بود رخنه مرگ است

داغی که ندارد نمکی چشم حسودست

۵

از بید جز افتادگی و عجز مجویید

مجنون خدا را همه دم کار سجودست

۶

افسردگی عشق ز افسردگی ماست

هنگامه مجمر خنک از خامی عودست

۷

مردان خدا فارغ از اندیشه چرخند

رخسار زنان لایق این خال کبودست

۸

صائب ثمر عشق من از آینه رویان

چون طوطی از آیینه همین گفت و شنودست

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۵۸۴

نظرات