
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۱۳۰
۱
دل در نظر مردم فرزانه بزرگ است
طفلان چه شناسند که دیوانه بزرگ است
۲
چون اشک، فکندن ز نظر هر دو جهان را
سهل است، اگر همت مردانه بزرگ است
۳
از بی ادبان کعبه گل می گذراند
با دل به ادب باش که این خانه بزرگ است
۴
با وسعت مشرب چه بود کوه غم عشق؟
در حوصله تنگ تو این دانه بزرگ است
۵
دارد صدف از سینه هر قطره دلتنگ
هر چند که آن گوهر یکدانه بزرگ است
۶
در ذره به حشمت نگرد دیده عارف
هر خرد درین گوشه میخانه بزرگ است
۷
در پله میزان نظر، سنگ کمش نیست
چون کعبه به چشمی که صنمخانه بزرگ است
۸
خون در خور پیمانه دهد ساقی دوران
مغرور نگردی که ترا خانه بزرگ است
۹
در پایه خود هیچ کسی خرد نباشد
تا جغد بود ساکن ویرانه بزرگ است
۱۰
بر توست فلک ها ز پریشان سفری تنگ
خود را چو کنی جمع تو، این خانه بزرگ است
۱۱
در کعبه و بتخانه ز گفتار دلاویز
هر جا که رود صائب فرزانه بزرگ است
تصاویر و صوت


نظرات