
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۱۵۲
۱
گفتار تو شهدی است که جانها مگس اوست
رفتار تو سیلی است که دل خار و خس اوست
۲
هر ناله که از دل ز سر صدق برآید
صبحی است که تسخیر جهان در نفس اوست
۳
نخلی که برآرنده خود را نشناسد
سر پیش فکندن ثمر پیشرس اوست
۴
هر چند که از محمل لیلی اثری نیست
صد بادیه پر شور ز بانگ جرس اوست
۵
با هر که کسی نیست به جز بیکسی او را
صائب به ادب باش که بی گفت، کس اوست
تصاویر و صوت

نظرات