صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۱۵۸

۱

در پرده شب هر که می ناب گرفته است

از دست خضر در ظلمات آب گرفته است

۲

شمع سر بالین بودش دولت بیدار

آن را که خیال تو رگ خواب گرفته است

۳

از روشنی عاریتی دل نگشاید

آیینه ما زنگ ز مهتاب گرفته است

۴

عاجز ز عنانداری سیلاب نگردد

دستی که عنان دل بیتاب گرفته است

۵

قربانی ما از نگه عجز، مکرر

تیغ از کف بیرحمی قصاب گرفته است

۶

نتوان ز دل ساده ما تند گذشتن

آیینه ما دامن سیماب گرفته است

۷

از غیرت چشم تر من بحر گرانسنگ

پیچیدگی از حلقه گرداب گرفته است

۸

مسجود خلایق ز عزیزی شده صائب

هر کس ز جهان گوشه چو محراب گرفته است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۶۰۰

نظرات