صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۱۵۹

۱

از شش جهتم همچو شرر سنگ گرفته است

این بار جنون سخت به من تنگ گرفته است

۲

در پنجه شیرست رگ و ریشه جانم

تا شانه سر زلف تو در چنگ گرفته است

۳

زان چهره گلرنگ خط سبز دمیده است؟

یا آینه بینش من زنگ گرفته است

۴

ایام حیاتم شب قدرست سراسر

تا دل ز من آن طره شبرنگ گرفته است

۵

خون می خلدم در جگر از رشک چو نشتر

تیغ تو ز خون که دگر رنگ گرفته است؟

۶

چون گوشه نگیرم ز عزیزان، که مکرر

از آب گهر آینه ام زنگ گرفته است

۷

تاب سخن سخت ز معشوق ندارد

صائب که مکرر ز هوا سنگ گرفته است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۶۰۰

نظرات