
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۱۶۴
۱
رخسار تو روز سیه ریش ندیده است
زلف سیهت مفلسی دل نکشیده است
۲
بر برگ گلت گرد کسادی ننشسته است
دنبال خریدار، نگاهت ندویده است
۳
ابروی تو پیوسته به خوبی گذرانده است
چشم تو خمار می گلگون نکشیده است
۴
تلخی ندامت نچشیده است دهانت
دندان تأسف لب لعلت نگزیده است
۵
معذوری اگر قدر گرفتاری ندانی
پروانه ای از پای چراغت نپریده است
۶
حق بر طرف توست در آزردن صائب
سر رشته پیمان تو هرگز نبریده است
تصاویر و صوت

نظرات