
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۲۰۹
۱
سر زهاد خشک بی شورست
لب دلمردگان لب گورست
۲
سر بی شور، جام بی باده
دل بی عشق زنده در گورست
۳
دل پر داغ، لاله زار بهشت
سر پر شور، قصر پر حورست
۴
در شکستن بود حلاوت دل
شهد در کسر شان زنبورست
۵
چون هما رزقش استخوان سازند
به سعادت کسی که مغرورست
۶
زخم در تیغ می شود ناسور
بس که آفاق پر شر و شورست
۷
چه کنم تن به عاجزی ندهم؟
که زمین سخت و آسمان دورست
۸
ره مده حرص و آز را در دل
که پر و بال دشمن مورست
۹
تلخ شیرین لبان گوارنده است
باده صائب ز آب انگورست
تصاویر و صوت

نظرات