صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۲۱۸

۱

تا به دل تخم عشق کشته شده است

آه من در جگر برشته شده است

۲

پا مزن بر حنای گریه من

که به خون جگر سرشته شده است

۳

آدمیزاده من از خط سبز

تا نظر می فکنی فرشته شده است

۴

زان میان پیچ و تابها دارم

که خدایا چگونه رشته شده است!

۵

خال را چون سپند نیست قرار

تا ز می چهره ات برشته شده است

۶

ندهم دل به نوخطان چه کنم

چون قلم بر سرم نوشته شده است

۷

شد ز خط خال او دراز زبان

این گره را ببین که رشته شده است

۸

برندارم نظر ز موی میان

سوزنم مبتلای رشته شده است

۹

تا ز زانو نموده ام بالین

بسترم پر پر فرشته شده است

۱۰

همچو خورشید نان من ز شفق

سالها شد به خون سرشته شده است

۱۱

نسخه زلف و سنبل و ریحان

همه از روی هم نوشته شده است

۱۲

نیست چون موج بیمم از طوفان

تا عنانم ز دست هشته شده است

۱۳

صائب از نامه ام سبک مگذر

که به صد خون دل نوشته شده است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۶۲۷

نظرات