
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۲۲۲
۱
در خون کشد نظر را حسنی که بی حجاب است
تیغ برهنه باشد رویی که بی نقاب است
۲
می در جبین پاکان از شرم آب گردد
رخسار شرمگین را خط پرده حجاب است
۳
با بد گهر میامیز تا بد گهر نگردی
حکم شراب دارد آبی که در شراب است
۴
تاج سر بزرگی است دلجویی ضعیفان
دریای پاک گوهر همکاسه حباب است
۵
ما شکوه ای نداریم از تنگدستی، اما
در ماه ناتمامی نقصان آفتاب است
۶
از بیقراری ماست این خاکدان برونق
شیرازه بیابان از موجه سراب است
۷
از سینه های روشن در مغز پی توان برد
در بند پوست باشد علمی که در کتاب است
۸
در جای خویش دارد بد آبروی نیکان
شیرین ترست از جان تلخی چو در شراب است
۹
مکتوب خشک صائب سوهان روح باشد
چون نیست چرب نرمی خط آیه عذاب است
تصاویر و صوت

نظرات
هامون