
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۲۴۱
۱
نه هر تن لایق تشریف شاهی است
شهادت آل تمغای الهی است
۲
سر آزاده تاج زرنگارست
دل آسوده تخت پادشاهی است
۳
بود آزادگی در ترک دنیا
در اینجا فلس ماهی دام ماهی است
۴
سواد فقر را در دیده جاده
که جای آب حیوان در سیاهی است
۵
به هر محفل که دمسردی در او هست
دل روشن چراغ صبحگاهی است
۶
برون آرد نکویان را خط از شرم
خط مشکین برات خوش نگاهی است
۷
گناهی را که در دیوان رحمت
نمی بخشند صائب بیگناهی است
تصاویر و صوت

نظرات