
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۲۴۹
۱
بی یار بهار دلنشین نیست
این پنبه داغ یاسمین نیست
۲
صد شکر، به دست کوته من
صد بند ز چین آستین نیست
۳
در دامن برگ پا شکسته است
داغ دل لاله خوش نشین نیست
۴
در خانه او چو خانه زین
پایم ز نشاط بر زمین نیست
۵
نزدیکان را نمی شناسد
فریاد که یار دوربین نیست
۶
در زیر لبش هزار عذرست
امروز که چینش بر جبین نیست
۷
من بلبل غنچه حجابم
بیزارم از آنچه شرمگین نیست
۸
هر کس که شنید فکر صائب
حرفی به لبش جز آفرین نیست
تصاویر و صوت

نظرات