
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۲۵۹
۱
شود چو غنچه سخن پیشه، شیشه شیشه شراب است
چو دل تنک شد از اندیشه، شیشه شیشه شراب است
۲
ز کاوش جگر فکر، دست باز نداری
که هر شراری ازین تیشه، شیشه شیشه شراب است
۳
عیار چشم غزالان شیر مست چه باشد
که چشم شیر درین بیشه، شیشه شیشه شراب است
۴
نظر دریغ مدار از نظاره دل پر خون
که هر حبابی ازین شیشه، شیشه شیشه شراب است
۵
اگر ز عقل ترا در سرست نخوت مستی
مرا جنون به رگ و ریشه، شیشه شیشه شراب است
۶
به سنگ عربده بشکن طلسم هستی خود را
که در شکستن این شیشه، شیشه شیشه شراب است
۷
مرا که رطل گران است ز خم سنگ ملامت
عتاب چرخ جفا پیشه، شیشه شیشه شراب است
۸
جواب آن غزل میرزا سعید حکیم است
که عشق در دل غم پیشه، شیشه شیشه شراب است
تصاویر و صوت


نظرات