صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۲۶۱

۱

غباری بجا از زمین مانده است

بخاری ز چرخ برین مانده است

۲

ز گل خار مانده است و از می خمار

چه ها از که ها بر زمین مانده است

۳

پریده است عقل از سر مردمان

نگین خانه ها بی نگین مانده است

۴

به این تنگدستان ز ارباب حال

لباس فراخ آستین مانده است

۵

همین ریش و دستار و عرض شکم

بجا از بزرگان دین مانده است

۶

ز ازرق لباسان خورشید روی

همین یک سپهر برین مانده است

۷

منم صائب امروز بر لوح خاک

اگر یک سخن آفرین مانده است

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۶۴۸

نظرات