صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۲۶۳

۱

آیینه را سیاه کند با غبار بحث

گو آسمان مکن به من خاکسار بحث

۲

در عالم شهود ندارد دلیل راه

حیران عشق را نکند بیقرار بحث

۳

آخر کدام نقص ازین بیشتر بود؟

کز خجلت طرف نشود شرمسار بحث

۴

بر ساحل افکند خس و خاشاک را محیط

از مجلس حضور بود بر کنار بحث

۵

از نبض اختیار، بلا موج می زند

تسلیم هر که شد نکند اختیار بحث

۶

بر سنگ خاره زد گهر آبدار خویش

هر کاملی که کرد به ناقص عیار بحث

۷

آیینه را ز نقش پریشان مکن سیاه

در مجلس حضورمکن زینهار بحث

۸

یک عقده وا نشد زدل ارباب علم را

چندان که برد ناخن دقت به کار بحث

۹

با روی تیغ، ناخن جوهر چه می کند؟

دلهای ساده را ننماید فگار بحث

۱۰

صائب نصیحتی است ز صاحبدلان مرا

تا صلح ممکن است مکن اختیار بحث

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی  - به کوشش محمد قهرمان، ج ۲ (غزلیات: ت ـ خ) - صائب تبریزی - تصویر ۶۵۰
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۷۹

نظرات

user_image
فانی
۱۳۹۶/۰۳/۱۳ - ۲۳:۵۱:۴۹
به این مضمون و بر همین سبک با قافیه بحث از عرفی شعر در گنجور دیدم. مخصوصا این بیت عرفی شیرازی » غزلها » غزل شمارهٔ ۱۵۹/بگذر ز کسب علم که آلوده کرده اندهر مطلب تمام به چندین هزار بحث