
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۲۷۱
۱
تا چند آه سرد کشی ز آرزوی گنج؟
تا کی به گرد مار بگردی به بوی گنج؟
۲
صد بار تا ز پوست نیای برون چو مار
چشم تو بی حجاب نیفتد به روی گنج
۳
هر کس که راه رفت به منزل نمی رسد
بس راهرو که خاک شد از آرزوی گنج
۴
نتوان به قیل و قال ز ارباب حال شد
منعم نمی شود کسی از گفتگوی گنج
۵
لوح طلسم گنج خدایند انبیا
بی لوح زینهار مکن جستجوی گنج
۶
قالب تهی زدیدن ویرانه کرده ای
ای وای اگر نگاه تو افتد به روی گنج
۷
هر چند وصل گنج به کوشش نبسته است
تا ممکن است پا مکش از جستجوی گنج
۸
در کام اژدها نروی تا هزار بار
صائب گل مراد نچینی ز روی گنج
تصاویر و صوت


نظرات