صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۳۱۵

۱

حسن خواهد رفت و داغت بر جگر خواهد نهاد

خواهد آمد خط و قانون دگر خواهد نهاد

۲

از پریشانی سر زلف تو پس خم می زند

کاکلت این سرکشیها را زسر خواهد نهاد

۳

ابرویت کاندر فنون دلربایی طاق بود

گوشه ای خواهد شد و دستی به سر خواهد نهاد

۴

چشم صیادت که آهو را نیاوردی به چشم

دام از بی حاصلی در هر گذر خواهد نهاد

۵

شوربختان لبت هر یک به کنجی می روند

خنده ات یک چندان دندان بر جگر خواهد نهاد

۶

نخل قدت کز روانی عمر پیشش لنگ بود

هر قدم از ضعف دستی بر کمر خواهد نهاد

۷

رنگ رخسارت که با گل چهره می شد در چمن

داغ رنگ زرد بر رخسار زر خواهد نهاد

۸

شعله خویت که آتش در دل یاقوت زد

پشت دستی بر زمین پیش شرر خواهد نهاد

۹

ساعد سیمین که بودش دلبری در آستین

آستنی از بی کسی بر چشم تر خواهد نهاد

۱۰

تیغ بندان کرشمه تیغ بر همه می نهند

اشک خونین سر به دامان نظر خواهد نهاد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۳

نظرات

user_image
مجیدرضوانی نژاد
۱۳۹۴/۰۹/۰۴ - ۰۷:۱۰:۴۵
حسن خواهد رفت و داغت بر جگر خواهد نهادخواهد آمد خط و قانون دگر خواهد نهاد
user_image
محسن.د
۱۳۹۶/۰۱/۰۴ - ۰۸:۳۸:۰۱
شعر پر از اغلاط املایی ست و وزن چند جا از دست رفته است