صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۳۱۹

۱

کشتی دریایی‌ای دیدم دلم آمد به یاد

حال دور افتادگان ساحلم آمد به یاد

۲

برق را دست و گریبان گیاهی یافتم

گرم‌خونی‌های تیغ قاتلم آمد به یاد

۳

گوهری افتاده دیدم در میان خاک راه

حال جان در ورطه آب و گلم آمد به یاد

۴

از نشاط بی‌ثبات غافلان روزگار

شوخی پرواز مرغ بسملم آمد به یاد

۵

سرنگون دیدم در آن چاه زنخدان زلف را

قصه هاروت و چاه بابلم آمد به یاد

۶

سربه‌هم‌آورده دیدم برگ‌های غنچه را

اجتماع دوستان یک‌دلم آمد به یاد

۷

نیست صائب کمتر از منزل حضور راه عشق

کافرم در راه اگر از منزلم آمد به یاد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۵
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۶۷۵

نظرات

user_image
میثم حسین خانی
۱۳۹۸/۰۲/۲۶ - ۰۹:۳۸:۵۳
در آتشکده ی آذر در بخشی که مربوط به شاهانِ شاعر بود، این دو بیت را به نام شاهی از شاهان صفوی دیدم که نامش در خاطرم نیست.از خرابی می گذشتم خانه ام آمد به یاددست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یادسر به هم آورده دیدم برگهای غنچه رااجتماع دوستان یکدلم آمد به یادجالب اینجاست که حبیب خواننده این دو بیت را خوانده است منتها به جای اجتماع کلمه ی " محفل" را آورده است که غلط است.
user_image
وحید محمدپور کاریزکی
۱۳۹۹/۰۵/۱۳ - ۰۱:۱۵:۱۰
با سلام. خیلی ممنون جناب حسین خانی عزیز بابت حاشیه تاریخی به جا و جالبتون. البته اون اشتباهی که فرمودین در کلمه محفل شده، شاید عمدا جایگزینی صورت گرفته برای تنظیم بهتر آهنگ؛ چون در استادی حبیب محبیان شبهه ای نیست به نظرم. با احترام