صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۳۳۲

۱

شام ازان زلف سیه سنبل به دامن می برد

صبح از ان چاک گریبان گل به دامن می برد

۲

آن که بر خار سر دیوار حسرت می کشید

این زمان از گلشن او گل به دامن می برد

۳

یک سراسر رفت و در گلزار قحط دل فکند

طفل ما از بوستان بلبل به دامن می برد

۴

از سرکوی دلاویزش صبا در بوستان

خار و خس می آورد، سنبل به دامن می برد

۵

عمرها رفت و صبا از تازگیهای سخن

گل زخاک طالب آمل به دامن می برد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۱
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان، غزلیات (ذ-م)، جلد پنجم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۲۳
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۱۹
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان - ج ۶ (غزلیات: ن ـ ی) - صائب تبریزی - تصویر ۴۱۹
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۵۰۸
دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۷۶۱

نظرات