
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۳۳۸
۱
بر جهان هر کس که از روی تأمل بگذرد
از بساط خار با دامان پر گل بگذرد
۲
جنگ دارد با توکل، بر توکل اعتماد
آن توکل دارد اینجا کز توکل بگذرد
۳
رنگ و بو روشن ضمیران را نگردد سنگ راه
چون شود خورشید طالع شبنم از گل بگذرد
۴
می شود باد خزان شیرازه جمعیتش
عمر هر کس در پریشانی چون سنبل بگذرد
۵
نکته ها درج است در هر صفحه رخسار گل
چون بر این مجموعه در یک هفته بلبل بگذرد؟
۶
در بهار از باده گلگون گذشتن مشکل است
واعظ از ما بگذران تا موسم گل بگذرد
۷
از تواضع می توان مغلوب کردن خصم را
می شود باریک چون سیلاب از پل بگذرد
۸
نغمه سنجانی که صائب از مقامات آگهند
گوش می گیرند هر جا حرف بلبل بگذرد
تصاویر و صوت

نظرات