صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۳۴۳

۱

لاله شبنم فریبت برگ گل را آب کرد

در مذاق لعل، آب و رنگ را خوناب کرد

۲

از نگاه گرم من حسن تو عالمسوز شد

طاعت من طاق ابروی ترا محراب کرد

۳

در زمین پاک من ریگ روان حرص نیست

می تواند شبنمی کشت مرا سیراب کرد

۴

هر که چون شبنم به خون دل شبی را روز کرد

دست در آغوش با خورشید عالمتاب کرد

۵

می تواند کرد با دل تیغ او را سینه صاف

آن که موج بحر را روشنگر سیلاب کرد

۶

خون زغیرت در وجودم پوست بر تن می درد

تا لب زخم که را تیغش دگر سیراب کرد؟

۷

نعل وارون در طریق بندگی خضر ره است

کعبه را دید آن که اینجا پشت بر محراب کرد

۸

کعبه مقصود از ما اینقدر دوری نداشت

راه ما را اینچنین خوابیده شکر خواب کرد

۹

این جواب مصرع نوعی که خاکش سبز باد!

سایه ابر بهاری کشت را سیراب کرد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۶

نظرات