صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۳۴۹

۱

عشق را پنهان دل دیوانه نتوانست کرد

گنج را پوشیده این ویرانه نتوانست کرد

۲

کیست دیگر در دل پروحشت من جا کند؟

سیل پا قایم درین ویرانه نتوانست کرد

۳

لنگر از طوفان نباشد مانع بحر محیط

چوب گل تأثیر در دیوانه نتوانست کرد

۴

همچو زلف ماتمی شایسته پیچیدن است

دست کوتاهی که کار شانه نتوانست کرد

۵

سوخت چشم شور مردم تخم امید مرا

در زمین شور، جولان دانه نتوانست کرد

۶

تا نشست از پای ساقی، نشأه از پیمانه رفت

باده کار جلوه مستانه نتوانست کرد

۷

چون تواند یافت صائب خویش را در خانقاه؟

جمع خود را هر که در میخانه نتوانست کرد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۲۹

نظرات