صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۳۶

۱

چهره ات بال سمندر می کند آیینه را

خنده ات دامان گوهر می کند آیینه را

۲

این شکوه حسن با خورشید عالمتاب نیست

شوکت حسنت سکندر می کند آیینه را

۳

جلوه آن خط نوخیز و لب شکرفشان

بال طوطی، تنگ شکر می کند آیینه را

۴

آفتاب بی زوال حسن عالمسوز او

گرم چون صحرای محشر می کند آیینه را

۵

جلوه روی عرقناک تو ای ماه تمام

سیر چشم از ماه و اختر می کند آیینه را

۶

تا چه خواهد کرد یارب با دل مومین من

آتشین رویی که مجمر می کند آیینه را

۷

اشتیاق گردسر گردیدنت، بی اختیار

در کف مشاطه شهپر می کند آیینه را

۸

صحبت روشن ضمیران کیمیای دولت است

روی او خورشید منظر می کند آیینه را

۹

جلوه همچشم، ابر نوبهار خجلت است

آن رخ شبنم فشان، تر می کند آیینه را

۱۰

ساده لوحان زود می گیرند رنگ همنشین

صحبت طوطی سخنور می کند آیینه را

۱۱

نعمت دیدار یوسف را نیارد در نظر

گر چنین رویش توانگر می کند آیینه را

۱۲

می کند از علم رسمی سینه ها را پاک عشق

روشنی مفلس ز جوهر می کند آیینه را

۱۳

از فروغ حسن، می گردد دل فولاد آب

آن بهشتی روی، کوثر می کند آیینه را

۱۴

چون دل عاشق نگردد صائب از حسنش غیور؟

صحبت او نازپرور می کند آیینه را

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور ج ۱ - صائب تبریزی - تصویر ۹۵
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان؛ غزلیات: الف - ب - تصویر ۱۴۴

نظرات

user_image
موسی عبداللهی
۱۴۰۲/۰۶/۲۸ - ۱۲:۵۵:۵۸
  🔹شرح ابیات:   ✍️چهره‌ی تو مانند بال سمندر، آینه را زیبا می‌کند. خنده‌ای تو مانند دامن گوهر، آینه را درخشان می‌سازد. این زیبایی حسن تو با خورشیدی که در جهان می‌تابد، مقایسه نمی‌شود. شوکت و زیبایی حسن تو، آینه را مانند سکندری می‌کند. جلوه‌ای آن خط نوخیز و لب شیرینت، آینه را زیبا می‌کند.   👈 آفتاب بی‌پایان زیبایی حسن تو، مانند صحرایی آتشین، آینه را گرم و مشتعل می‌کند. جلوه‌ای روی تو، مانند عرق نوبهاری، چشمان را از ماه و ستاره‌ها بر می‌کند.   ✅ چه کار می کند خداوند را با دلی که مومین است و رویی آتشین دارد که آینه را مانند آتش می سوزاند؟ آشتیاق دیدن تو، بی‌اختیار، در دستانم می‌چرخد و بال می‌زند. صحبت کردن با افراد با ضمیر روشن، مانند کیمیا برای دولت است. روی تو مانند خورشید، آینه را روشن می‌کند. جلوه‌ای همچشم تو، مانند ابر نوبهاری خجلت است.   ✏️ آن رخشانی که شبنم‌ها را پراکنده می‌کند، آینه را تر می‌کند. افراد ساده‌لوح زود رنگ هم‌نشین می‌شوند و صحبت کردن با طوطی سخنور، آینه را زیبا می‌کند. دیدار زیبایی یوسف را نمی‌توانم با هیچ مقایسه‌ای انجام دهم، چون روی تو آینه را ثروتمند می‌کند.   🔑 از فروغ حسن تو، دل‌ها مانند آب فولاد می‌شود و آن روی بهشتی تو، آینه را مانند کوثر می‌کند. آیا دلی که عاشق است، از زیبایی حسن تو غیور نمی شود؟ صحبت تو، آینه را مانند نازپروری می‌کند.   💛اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ💛