صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۳۷۰

۱

دین و دل در کار آن زلف دو تا خواهیم کرد

عمر اگر باشد به عهد خود وفا خواهیم کرد

۲

قصه شبهای هجران نیست اینجا گفتنی

روز محشر این سر طومار وا خواهیم کرد

۳

چشم ما چون شبنم گل لایق دیدار نیست

صلح از آن گلشن به بوی آشنا خواهیم کرد

۴

شبنم گل تکمه پیراهن خورشید شد

ما نمی دانیم کی نشو و نما خواهیم کرد

۵

رعشه بر بازوی موج افتاد در دریای عشق

ما به این بی دست و پایی چون شنا خواهیم کرد؟

۶

آنچه از آب و گل مازندران بر ما گذشت

گرد و خاک اصفهان را توتیا خواهیم کرد!

۷

هر نمازی کز صراحی در صفاهان فوت شد

بی هوای ابر در اشرف قضا خواهیم کرد

۸

تا در اقلیم قناعت سایه دیوار هست

اجتناب از سایه بال هما خواهیم کرد

۹

کیمیای صبر صائب خون آهو مشک ساخت

نفس رهزن را به فرصت رهنما خواهیم کرد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۳۹

نظرات