صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۳۸۱

۱

آه سردی ناتوانان را به فریاد آورد

باد چون شیر این نیستان را به فریاد آورد

۲

حسن نازکدل ندارد طاقت تمکین عشق

بلبل خامش گلستان را به فریاد آورد

۳

گریه بر عاشق گوارا نیست در شبهای وصل

ابر بی هنگام دهقان را به فریاد آورد

۴

از گرانجانان کاهل جسم دارد شکوه ها

پای خواب آلود دامان را به فریاد آورد

۵

از مغیلان گرچه می نالند دایم رهروان

پای گرم ما مغیلان را به فریاد آورد

۶

دارد از چوب گدا قفل دهان سگ کلید

دیدن سایل خسیسان را به فریاد آورد

۷

بار درد خویش را صائب اگر بیرون دهم

کوه و صحرا و بیابان را به فریاد آورد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۴۳

نظرات