
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۳۸۹
۱
عیبجو چندان که عیب از ما به در میآورد
غیرت ما زور بر کسب هنر میآورد
۲
گر گهر در آتش افتد، به که از قیمت فتد
یوسف ما در چه کنعان به سر میآورد
۳
دست کوته دار از طول امل کاین شاخسار
چون به بار آید پشیمانی ثمر میآورد
۴
هرکه را چون رشته دور چرخ پیچ و تاب داد
سر ز جیب گوهر سیراب برمیآورد
۵
نخل مومین، میوه خورشید بار آورد و ریخت
در چه موسم نخل ما یارب ثمر میآورد؟
۶
آب تیغ او عجب دارم نصیب من شود
طالعی دارم که از دریا خبر میآورد
۷
بخت ما حاضرجوابی از مزاج کوه برد
کی جواب نامهٔ ما نامهبر میآورد؟
۸
حُسن در هرجا که باشد چشمزخمی لازم است
سوزن از جیب مسیحا سر به در میآورد
۹
صائب از تلخی مذاق عیبجو رد میکند
ابر ما گر آب از جوی گهر میآورد
تصاویر و صوت


نظرات