
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۴۰۵
۱
هر که پشت پای چون شبنم به آب و رنگ زد
در حریم مهر تابان تکیه بر اورنگ زد
۲
چون می انگور، صاف بیخودی غماز نیست
می توان میخانه ها زین باده بیرنگ زد
۳
درد پنهان را زبان عرض مطلب کوته است
بوی می از شیشه نتواند برون چون رنگ زد
۴
خال لیلی جامه در نیل مصیبت می زند
تا کدامین سنگدل یارب به مجنون سنگ زد
۵
نیست امید برومندی ز خال نوخطان
حاصلش افسوس باشد دانه را چون زنگ زد
۶
شیر در دست هجوم مور عاجز می شود
چون تواند پنجه مژگان با خط شبرنگ زد؟
۷
نامه سربسته از تاراج مضمون ایمن است
در حریم بیضه می بایست بر آهنگ زد
۸
از شبیخون حوادث لشکرش در هم شکست
هر که صائب در مقام صلح طبل جنگ زد
تصاویر و صوت


نظرات