صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۴۳۴

۱

درد من خاطرنشان یار بی‌پروا نشد

خدمت چشم ترم در راه او مجرا نشد

۲

عاشقی، بر خواری و بی‌اعتباری صبر کن

عندلیب از خنده بی‌جای گل از جا نشد

۳

وقت آن دیوانه خوش کز شهر چون می‌شد برون

غیر زنجیر جنون با او کسی هم‌پا نشد

۴

خنده گل چون تواند ساختن بی‌غم مرا؟

خاطرم از گریه تلخ صراحی وانشد

۵

صائب از چشم بد کوکب، که یارب کور باد

موسم گل رفت و چشم ساغر ما وانشد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۶۸

نظرات