صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۴۴۹

۱

تیرگی از مد احسان جان روشن می کشد

رشته میل آتشین در چشم سوزن می کشد

۲

نیست خرمن را وجود برگ کاهی پیش حرص

قانع از هر دانه جو، ناز خرمن می کشد

۳

بس که دارد وحشت از زخم زبان ناصحان

از دهان شیر، مجنون ناز مأمن می کشد

۴

می کند سنگین دلان را نرم آه عجز من

خشک مغزیهای من از ریگ روغن می کشد

۵

با تو سرکش برنمی آیم، وگرنه شوق من

آتش سوزان زسنگ و آب از آهن می کشد

۶

می فتد در اوج عزت طشتش از بام زوال

بر زمین چون آفتاب آن کس که دامن می کشد

۷

دیده ای کز سرمه توحید روشن گشته است

از سر هر خار، ناز نخل ایمن می کشد

۸

زیر شمشیرست صائب جایش از گردنکشی

از خط فرمان سبک مغزی که گردن می کشد

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۷۴

نظرات