
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۴۷۱
۱
خاکسارانی که همت بر تحمل بسته اند
دست رستم را به تدبیر تنزل بسته اند
۲
از ثبات پای خود لنگر به دست آورده اند
بادبان بر کشتی خود از توکل بسته اند
۳
در چه ساعت در چمن رنگ محبت ریختند؟
غنچه ها یکسر کمر در خون بلبل بسته اند
۴
تا زیاجوج هوس باشند ایمن گلرخان
سد آهن در ره از تیغ تغافل بسته اند
۵
صائب امشب در چمن چندان که خواهی عیش کن
روی گل وا کرده اند و چشم بلبل بسته اند
تصاویر و صوت

نظرات