صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۴۸۶

۱

شوخ‌چشمان درد بیش و کم به دل افزوده‌اند

ورنه ارباب رضا از بیش و کم آسوده‌اند

۲

شور محشر را صفیر نی تصور می‌کنند

این سیه‌مستان غفلت بس که خواب‌آلوده‌اند

۳

هرکه دید آن خال‌ها بر دور چشم یار، گفت

این غزالان بین که برگرد حرم آسوده‌اند

۴

کیستم من تا به گرد محمل لیلی رسم؟

برق و باد از دور گردان قدم فرسوده‌اند

۵

با چنین عجزی که بیکاری نمی‌آید ز ما

کار دنیا را و عقبی را به ما فرموده‌اند

۶

این جواب آن غزل صائب که می‌گوید حکیم

«بر بناگوشت مثال کفر و دین بنموده‌اند»

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۹۲

نظرات

user_image
مهدی پوراطمینان
۱۳۹۹/۰۱/۳۱ - ۲۳:۴۰:۰۴
"صفیر نی" در مصرع سوم به نظر صدای (سوت) نی است که شاید اشاره یا کنایه ای به معنی ظاهری صور اسرافیل دارد. هر چند شاعر عظمت حال و هوای محشر (حشر آدمیان)را فراتر و مهم تر از (یک) به پا خواستن مردگان می داند و قطعاً معانی عرفانی و ملکوتی را گوشزد می کند.
user_image
مهدی پوراطمینان
۱۳۹۹/۰۱/۳۱ - ۲۳:۵۷:۲۱
"شوخ چشمان" در مصرع اول به معنی مادی گرایان است و کسانی که به غیب و قیامت اعتقادی ندارد هر چند معنی شوخ چشمی در ادبیات ما؛ گستاخی، بیشرمی و بی حیائی ترجمه می شود ولی به نظر در این مصرع بیشتر به غفلت و نا آگاهی این گروه اشاره دارد که حوادث و ابتلاعات باعث درد روح و روانشان می شود.
user_image
مهدی پوراطمینان
۱۳۹۹/۰۲/۰۱ - ۰۰:۰۹:۲۴
"غزالان" در مصرع ششم را می توان به استناد فرهنگ لغت عمید و دهخدا با ایهامی معنا کرد: 1. دختران زیبا رو و خوش قد و قامت (زنان حرمسرا) و یا 2. مطربان و خوانندگان (حرمسرا) که البته با توجه پیام مصرع پنج معنی اول قوی تر است.