
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۵۲۳
۱
باطلان را گفتگوی حق اثر در دل کند
آب شیرین گر زمین شور را قابل کند
۲
چون جواب تلخ از احسان خود باشد خجل
بحر را همت اگر در دامن سایل کند
۳
نعل در آتش گذارد هر که را درد طلب
هفتخوان چرخ را چون آه یک منزل کند
۴
باده لعلی نماید در صراحی خویش را
خون ما چون سرکشی از گردن قاتل کند؟
۵
خط مشکین در فسون بیهوده می سوزد نفس
نیست ممکن سحر چشم یار را باطل کند
۶
از گرانسنگی سبک جولان شود سیل ضعیف
روح را خواب گران در سیر مستعجل کند
تصاویر و صوت

نظرات