صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۵۳۳

۱

کی زلیخا را منور بوی پیراهن کند؟

شمع هیهات است پای خویش را روشن کند

۲

سوختم ز افسردگیها، آتشین رویی کجاست؟

کز نگاه گرم شمع کشته را روشن کند

۳

چشم بینا شهپر پرواز باشد روح را

از گریبان مسیحا سر برون سوزن کند

۴

پرده غفلت شود از نرمی بستر زیاد

پای خواب آلود را بیدار کی دامن کند؟

۵

بر برومندان مبر غیرت که دهقان فلک

آخر این گوساله ها را گاو در خرمن کند

۶

از تحمل می توان مغلوب کردن خصم را

زیردست از چرب نرمی آب را روغن کند

۷

صبر کن صائب به درد و داغ چون مردان که عشق

بر سمندر آتش سوزنده را گلشن کند

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۹۶
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۱۳

نظرات