صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۵۳۴

۱

بوی پیراهن زلیخا را کجا روشن کند؟

شمع هیهات است پای خویش را روشن کند

۲

چشم بر راهند در کنعان دو صد امیدوار

تا نسیم پیرهن چشم که را روشن کند

۳

می کند تأثیر در آهن دلان هم حرف سخت

چشم سوزن را اگر آهن ربا روشن کند

۴

از نسیم صبح چون خورشید روشن تر شود

هر چراغی را که آه گرم ما روشن کند

۵

نیست دلسوزی درین ظلمت سرا از رهبران

گرم رفتاری مگر راه مرا روشن کند

۶

کار مردم نیست غیر از جستجوی عیب هم

تا به عیب خود خدا چشم که را روشن کند

۷

سوختم از رشک، تا کی در حضور چشم من

آن خودآرا خانه آیینه را روشن کند؟

۸

می کند فانوس، صائب پرده داری شمع را

چهره آیینه رویان را حیا روشن کند

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی (مطابق نسخه دو جلدی ۱۰۷۲ ه. ق، به خاط صائب از مجموعه شخصی) به اهتمام جهانگیر منصور  ج ۲ - صائب تبریزی - تصویر ۹۶
دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۱۳

نظرات