
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۵۴۳
۱
سیل اشکم گوهر راز آشکارا میکند
آنچه پنهان کردهام سیما هویدا میکند
۲
لعل نوشین خندهات کار مسیحا میکند
یعنی از عیسی بمیرد باز احیا میکند
۳
نیست زور بازوی دولت درین ره دستگیر
میخورد خضر آنچه اسکندر تمنا میکند
۴
گر به ظاهر گریه بلبل ندارد اعتبار
دامن خود را به این امید، گل وا میکند
۵
صد بهشت از عشق در هر گوشهای آماده است
زاهد کوتهنظر جنت تمنا میکند
تصاویر و صوت


نظرات
Polestar
nabavar
فرشید