
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۵۶۹
۱
عشق او جا در دل دیوانه خالی می کند
روشنایی جای خود در خانه خالی می کند
۲
در دل هر کس که مهمان می شود عشق فضول
خانه را اول ز صاحب خانه خالی می کند
۳
عشق بر می دارد از دل بار کلفت حسن را
دامن اطفال را دیوانه خالی می کند
۴
گریه بر خاک شهید خویش کردن عار نیست
شمع دل بر تربت پروانه خالی می کند
۵
گر نباشد زهر چشم آن نگاه آشنا
خانه دل را که از بیگانه خالی می کند؟
۶
در هوای آن لب میگون، لب مخمور من
هر نفس آغوش چون پیمانه خالی می کند
۷
بر سریر خم مربع می نشیند همچو خشت
هر که قالب را درین میخانه خالی می کند
۸
گریه خواهد کرد صائب محرم بزمش مرا
سیل جای خویش در کاشانه خالی می کند
تصاویر و صوت


نظرات