
صائب تبریزی
غزل شمارهٔ ۲۵۹۷
۱
هرکجا خوبان چراغ دلبری بر میکنند
شمع را پروانه، آتش را سمندر میکنند
۲
عشق را با ناتوانان التفات دیگرست
فربهانصافان شکار صید لاغر میکنند
۳
آه ازین خورشیدرخساران که از تردامنی
از گریبان دگر هر صبح سر برمیکنند
۴
غافلان را عمر در امروز و فردا میرود
عارفان امروز را فردای محشر میکنند
۵
نامهپردازان در ایام فراق دوستان
با کدامین دست و دل یارب قلم سر میکنند
۶
در زمین پاک خرسندی قناعتپیشگان
خاک میلیسند و استغنا به شکر میکنند
۷
هوشیاران را غم ایام میسازد زبون
دردنوشان زود غم را خاک بر سر میکنند
۸
پخته شو تا روز محشر ایمن از دوزخ شوی
ورنه عود خام را در کار مجمر میکنند
۹
صحبت دریادلان صائب بهار رحمت است
موم را در یک نفس این قوم عنبر میکنند
تصاویر و صوت

نظرات