صائب تبریزی

صائب تبریزی

غزل شمارهٔ ۲۶۱۹

۱

یاد ایامی که بزم عیش ما معمور بود

مغز ما از نشأه می پرده دار حور بود

۲

شیشه می نیم هوشی داشت از همصحبتان

روی مجلس در نقاب بیخودی مستور بود

۳

لاله رویان را دل ما تشنه نظاره ساخت

آب این سرچشمه آیینه گویا شور بود

۴

قرب منزل نعل ما را بر سر آتش گذاشت

داشتیم آسایشی تا منزل ما دور بود

۵

خاطر روشن در فردوس بر رویم گشود

قحط یوسف بود تا آیینه ام بی نور بود

۶

آنچه ما چشم از حباب آب حیوان داشتیم

در حجاب پرده زنبوری انگور بود

۷

آب لعل او زخط شد تیره، ورنه پیش ازین

صافی این شهد، شمع خانه زنبور بود

تصاویر و صوت

دیوان صائب تبریزی - به کوشش محمد قهرمان،، غزلیات (د)، جلد سوم - محمدعلی صائب تبریزی - تصویر ۱۵۲

نظرات